به گزارش راهبرد معاصر؛ بعد از انتخابات 18 مهرماه سال 1400، عراق وارد یک دوره از کشمکش های سیاسی و به نوعی یک بن بست سیاسی شده است. انتخابات پارلمانی 18 مهرماه اولین انتخابات زودهنگام بعد از سقوط صدام حسین بود که بنابر اعتراض های موجود در سال 2018 میلادی، بنای آن گذاشته شد. طبق توافقی که قبل از انتخابات بین احزاب و جریان های سیاسی عراق گرفته شد، هیچ کدام از روسای ثلاثه قبلی( رئیس مجلس، رئیس جمهور و نخست وزیر) نباید از میان افراد کنونی انتخاب می شدند. اما مشاهده شد که برخی جریان ها این اصل را زیرپا گذاشتند و در اولین جلسه رسمی مجلس، حلبوسی را دوباره به ریاست پارلمان انتخاب کردند. طبق قانون اساسی عراق بعد از انتخاب رئیس مجلس، باید رئیس جمهور انتخاب شود و سپس رئیس جمهور براساس تشکیل کتله اکبر یا همان فراکسیون اکثریت شکل گرفته در مجلس، یک نفر را برحسب معرفی این کتله به عنوان نخست وزیر برای تشکیل کابینه معرفی کند. اما اکنون عراق در تعیین دو پُست ریاست جمهوری و نخست وزیری دچار یک نوع بن بست شده و شرایط پیچیده ای به وجود آمده است. برحسب این مقدمه و براساس وضعیت موجود می توان 6 سناریو را برای آینده سیاسی عراق در نظر گرفت:
1- خروج از بن بست سیاسی: این سناریو حداقل در کوتاه مدت تاحدود زیادی بنابر دلایل ذیل بعید به نظر می رسد :
الف) عدم اجماع احزاب سیاسی: اکنون در هر دو جریان کردی و شیعی برای انتخاب رئیس جمهور و نخست وزیر اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. برحسب عرف موجود در عراق رئیس جمهور باید از میان کردها و در میان کردها نیز معمولا از میان حزب اتحادیه میهنی انتخاب می شد. در مقابل انتخاب رئیس جمهور از حزب اتحادیه میهنی، بعضی پست های دولتی همچون نائب اول رئیس مجلس و حضور در کابینه دولتی عراق و همچنین ریاست منطقه اقلیم کردستان عراق نیز به حزب دموکرات تعلق می گرفت. اما در این دور از انتخابات، حزب دموکرات به ریاست بارزانی به پشتوانه ائتلاف ثلاثه که میان این حزب با مقتدی صدر و حلبوسی قبل از انتخابات شکل گرفت و همچنین شکاف به وجود آمده در حزب اتحادیه میهنی بین بافل طالبانی و شیخ جگوار، در این دوره شرایط را برای معرفی نامزد برای پست ریاست جمهوری مساعد دیده است و از این پیشنهاد خود کوتاه نمی آید.
در بحث نخست وزیری نیز همین وضعیت وجود دارد و اختلافات بین جریان صدر و اطار تنسیقی(چارچوب هماهنگی) همچنان پابرجاست و باتوجه به موضع گیری های صدر بعید است که این جریان با اطار به یک توافق سیاسی دست پیدا کنند.
ب) منافع بازیگران خارجی: شرایط موجود یک نوع فرسایش سیاسی و به تبع آن یک خلا سیاسی را به وجود آورده است که این شرایط بهترین فضا را برای گروه های تروریستی فراهم خواهد کرد. امری که مورد پسند بازیگران خارجی همچون آمریکا است. در این میان تشدید اختلافات بین احزاب سیاسی و ایجاد خلا سیاسی منجر به خلا امنیتی و ایجاد شرایط بحرانی برای کشور موردنظر خواهد شد و همین امر در آینده برای عراق نیز متصور است. از این شرایط بیشترین نفع را بازیگران خارجی همچون آمریکا و انگلستان خواهند برد.
2- جنگ شیعی – شیعی: این سناریو خطرناک ترین و در عین حال بزرگترین تهدید برای عراق و جریان های شیعی است. آمریکا با همراهی هم پیمانان منطقه ای خود به دنبال ایجاد چنین جنگی در عراق هستند. این بازیگران به دنبال آن هستند که تنش سیاسی موجود میان جریان های سیاسی را تبدیل به یک تنش نظامی و درگیری شیعی- شیعی کنند. وقوع این سناریو در مقطع فعلی امکان پذیر نیست، اما وقوع برخی کاتالیزورها و به نوعی یک جرقه ممکن است، این سناریو را در عراق کلید بزند.
3- تشکیل دولت ائتلافی: این سناریو درصورتی احتمال وقوع دارد که جریان های سیاسی بتوانند کتله اکبر را تشکیل دهند. از درون این سناریو می توان به سناریوهای ائتلافی مدنظر اشاره کرد:
1-3 ائتلاف صدر+ حلبوسی+ بارزانی: این سناریو تا قبل از انتخابات محتمل ترین گزینه برای تشکیل دولت بود، اما با وقوع اتفاقاتی همچون جهت گیری صدر نسبت به گزینه بارزانی یعنی هوشیار زیباری برای ریاست جمهوری پایه های این ائتلاف سست شده است. از طرف دیگر جریان بارزانی برای انتخاب رئیس جمهور نیاز به همراهی جریان اطار تنسیقی دارد و این باعث شده است که وی در برخی مواقع مواضع منعطف تر و حتی همراه تری نسبت به اطار اتخاذ کند. امری که منجر به دوری جریان بارزانی از جریان صدر شده است.
2-3 ائتلاف صدر+ اطارتنسیقی: این ائتلاف نیز در شرایط کنونی بعید به نظر می رسد به منصه طهور برسد، اما در بلندمدت محتمل ترین سناریو در تشکیل ائتلاف است. زیرا در نهایت دولت باید با توافق این دو جریان تشکیل شود.
4- تشکیل دولت صدری: این سناریو از سوی جریان صدر به دو دلیل مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت:
الف) جریان صدر همواره با انتقاد از وضع موجود و نشان دادن خود به عنوان یک فرد منتقد و مُصلح توانسته است، آراء زیادی را در انتخابات کسب کند. باتوجه به مشکلات متعدد عراق به ویژه در زمینه های اقتصادی و خدماتی، هیچ دولتی در عرض چهار سال توانایی فائق آمدن بر این مشکلات را نخواهد داشت. در نتیجه جریان صدر با موقف بودن به این موضوعات هیچ گاه دست به تشکیل کابینه یک دست نخواهد زد و به نوعی خود را سیبل حملات آینده افکار عمومی قرار نخواهد داد.
ب) جریان صدر برای ایجاد چانه زنی و همچین حفظ آینده سیاسی نیاز به یک دولت ائتلافی دارد تا یک دولت یکدست. زیرا دولت ائتلافی دست صدر را برای مطالبه گری باز نگه خواهد داشت و همین امر منجر به افزایش محبوبیت این جریان نزد افکار عمومی خواهد شد.
5- انحلال پارلمان: برخی برای خروج از بن بست موجود، این سناریو را مطرح می کنند. این در حالی است که وقوع چنین سناریویی برای عراق بسیار خطرناک خواهد بود. بسیاری از جریان های داخلی عراق به دنبال آن بودند که همین انتخابات گذشته را به بهانه های مختلف به تعویق بیاندازند. انحلال پارلمان نه تنها منجر به بهترشدن اوضاع کنونی نخواهد شد بلکه منجر به بدترشدن شرایط سیاسی نیز خواهد شد. از سوی دیگر افکار عمومی عراق به هیچ وجه با چنین گزاره ای موافقت نخواهند کرد.
6- ابقای الکاظمی: در مقطع فعلی و محتمل ترین سناریو همین گزینه است. باتوجه به عدم توافق میان جریان های سیاسی و تشدد و کثرت متعدد بین این جریان ها، بعید است که دولت فعلی که به عنوان دولت پیشبرد امور شناخته می شود، دست خوش تغییر و تحول شود.
شرایط موجود در عراق نشات گرفته از دخالت بازیگران خارجی همچون آمریکا و انگلستان با همراهی برخی جریان های داخلی است و این شرایط بیش از همه به ضرر مردم این کشور تمام خواهد شد. آمریکا طرحی را در عراق در نظر گرفته است که به ترتیب شامل؛ ایجاد خلا سیاسی، افزایش تنش های سیاسی، ایجاد دوقطبی و سپس جنگ داخلی است. این طرح با همراهی برخی کشورها همچون انگلستان و با همسویی برخی فرقه های دروغین همچون یمانی ها و صرخی ها قابلیت اجرایی خواهد داشت. آن چیزی که در مقطع کنونی عراق به آن نیاز دارد وحدت گروه های سیاسی و جلوگیری از ایجاد هرگونه تفرقه و تشدد در بین جریان های سیاسی است و مرجعیت و احزاب سیاسی شیعی با وحدت خود مانع از اجرای چنین سناریوهایی خواهند شد.